در باره مهارت های زبانی پیش از این در همین اینستاگرام نوشته ام و اینکه خوب است تسهیلگر هم خوب گوش دهد و هم خوب صحبت کند و هم خوب بنویسد و هم خوب بخواند. هر چهار مهارت ضروری هستند اما امروز می خواهم در باره جنبه تازه ای از ارتباط بگویم: آماده سازی. اگر در مسابقه دو شرکت کرده باشید، وقتی که می خواهد شروع شود، کسی هست که می گوید: «سر جایتان، آماده، رو». این کلمه آماده، ذهن دوندگان را آماده می کند. اما در یک جلسه وقتی در میان گروهی هستیم، مطابق مدل لوین در باره یخ آب کردن (که معمولا در کارگاه ها مفصل در باره اش توضیح می دهم)، باید آماده شان کنیم. باید هم در باره جلسه بگوییم و هم فضایی از صمیمیت و دوستی برقرار کنیم و این طور به آماده سازی کنیم. آماده سازی یک مهارت است.

من وقتی که آماده سازی می کنم، کلی چیز متوجه می شوم. متوجه آدم ها می شوم و اینکه چه تیپی هستند، حتی متوجه انتظارات آنها می شوم. اهداف کارگاه را به آنان نشان می دهم، در عین حال که با آنان ارتباط می گیرم. برخی از آماده سازی ها به شرکت کنندگان انگیزه می دهد و خوب تلاشم را می کنم که نظر آنها را به کارگاه و اتفاقی که می خواهد رخ دهد، جلب کنم.

گاهی هم کارهای تازه می کنم. کارهای بدیع! نوآوری. البته کار سخت و دشواری است. تقریبا برای هر کارگاهی کار تازه ای را انجام می دهم که بخشی از آن بستگی به شرایط کار و محیط مان دارد. یعنی محیط باید اجازه این کار را بدهد. اما خوب یک دفعه بالای صندلی و میز می روم (شما این کار را با احتیاط انجام دهید). گاهی کارهای عجیب تر می کنم، قصه تعریف می کنم که برخی از قصه ها را همان موقع می سازم و گاه نیز در حین پرسش و پاسخ، ایده های تازه به ذهنم می رسد. در کارگاهی که با وکلا داشتیم با دمپایی رفتم و یادم هست که چقدر واکنش درست کرد و بعد از روی آن تعریف «انسان» را ساختیم و بسیار مؤثر بود. در کارگاه های بسیاری از توپ استفاده کرده ام.

یادتان باشد برخورد اولیه مهم است و باید حتما احترام گذاشتن در همه وجود شما موج بزند.

آماده سازی هم پایانی دارد. گاهی شرکت کنندگان در همان مرحله باقی می مانند. البته خوب است ولی بتدریج آنان باید متوجه شوند که در حال رفتن به بخش بعدی هستیم.