در فرآیند توان افزایی محلی، زمان هایی پیش می آید که اعضای گروه محلی یا اعضای یک صندوق محلی یا کسانی که در اجتماع محلی فعالیت می کنند، به دنبال منابع مالی هستند که خارج از روستا یا محله آنهاست. آنان این پول یا این منابع را نیاز دارند تا کار خود را گسترش دهند. همواره این پرسش مطرح است که آیا با رویکرد توان افزایی محلی، باید منابعی را از خارج از روستا وارد کرد یا نه. طبیعی است که در نگاه نخست به نظر می آید که این کار می تواند در جهت افزایش توان محلی باشد. شایسته است که در اینجا به دو مفهوم پول گرم و پول سرد بپردازیم تا بهتر بتوانیم در چنین موقعیت هایی به عنوان تسهیلگر عمل کنیم. 

پول گرم حاصل دسترنج افراد است. تصور کنید که من امروز کاری را آغاز کرده ام و به واسطه انجام آن، دستمزدی به من پرداخت شده است. این دستمزد حاصل فعالیت عملی یا فکری من بوده است. از اینکه این دستمزد را به دست آورده ام خوشحالم و همین ممکن است انگیزه ای باشد که من کارم را ادامه دهم. کشاورزی که محصولات مازاد خود را در بازار می فروشد، دامداری که پنیر خود را به فروش می رساند، یا فردی که صنایع دستی - که حاصل فعالیت دست های اوست - می فروشد، پول گرم به دست می آورد. پول گرم، انرژی بخش است و باعث می شود که با دل گرمتری به آن فعالیت معیشتی ادامه دهیم. 

پول سرد پولی است که از بیرون از اجتماع محلی به اجتماع یا اعضای آن تزریق می شود. مثلا امروز من موفق می شوم وامی بگیرم یا اینکه دوستی به من قرض می دهد یا اینکه بنیادی تصمیم می گیرد که به کمکی به صندوق محلی کند، اینها می تواند نمونه هایی از پول سرد باشد. بابت پول سرد زحمتی کشیده نشده است و اثر آن به ویژه در بلندمدت حس وابستگی است. این پول، درونزایی را ندارد و می تواند باعث سردی فعالیت ها شود. 

زوبیر مینایی (Zubair Meenai) در کتاب خود تحت عنوان توان افزایی زنان روستایی، رویکرد توان افزایی زنان از طریق گروه های همیار اعتبارات خرد، چنین می نویسد:

"دلیل آن هر چه می خواهد باشد، این واقعیت پذیرفته ای است که وقتی زنان از منابع مالی خود، از پول خود، از حسن نیت خود، وام می گیرند، احساس مسئولیت بیشتری می کنند. این موضوع مفهوم پول گرم و پول سرد را به میان می کشد. دیده شده است که در مراحل اولیه وقتی که گروه از منابع ذخیره ای خود - به اعضای خود وام می دهد، اعضا پول را با دقت مدیریت می کنند و تمام الزامات وام را با دقت بررسی می کنند، و به دقت نیز بازگشت پول را پایش می کنند. وقتی که گروه بالغ تر می شود، و با بانک ها یا سایر مؤسسات مالی مرتبط می شود، این مؤسسات مبالغی را در اختیار گروه قرار می دهند تا گروه به کار گیرد. منابع خارجی دیگر ممکن است از ادارات دولتی، طرح ها یا اهدای کمک های مالی یا حتی برنامه های سازمان های غیردولتی باشد. دیده شده است که گروه به تدریج و به مرور با وام های ناشی از این منابع و کمک ها با بی دقتی رفتار می کند... نرخ بازگشت کاهش می یابد... پول خود گروه، پول گرم است و پولی که از خارج از گروه به گروه وارد می شود پول سرد است. از آنجا که پول گرم به خودشان تعلق دارد، در مقایسه با پول سرد، اعضا به دقت آن را مدیریت می کنند، در حالی در مقابل پول سرد، آزادانه تر رفتار می کنند زیرا به آنان تعلق ندارد."(1)

 

اینک می توانیم انتخاب کنیم که آیا لازم است که بر روی آتش گرم حاصله از درآمدهای محلی سردی را روان کنیم. باید دقت کرد. علاوه بر این، تسهیلگر تا می تواند باید در فرآیند یافتن پول سرد، کمترین مشارکت را داشته باشد و در این مورد عمیقا با اعضای گروه محلی صحبت کند و تلاش کند که آنان خوب متوجه شوند که چگونه باید مدیریت کنند. این نکته مهمی است و امیدوارم کسانی که درگیر فرآیندهای اجتماع محور و توان افزایی محلی هستند بتوانند مسیر درستی را برای توان افزایی محلی طی کنند. 

سعید نوری نشاط، تهران، بیست و یکم شهریور یکهزار و سیصد و نود و نه 

== = = = = 

Meenai, Z. (2003). Empowering rural women: An approach to empowering women through credit-based self-help groups. Aakar Books