فرایند ترسیم نقشه مشارکتی منابع روستا یا محله

در مسیر کار تسهیلگر، همواره نقطه ای هست که لازم است نقشه مشارکتی منابع روستا یا محله ترسیم شود. دقت کنیم که این نقشه را برای این کشیده نمی شود که تسهیلگر در باره محله بیشتر بداند هر چند که به واسطه انجام آن این اتفاق رخ خواهد داد. نقشه مشارکتی منابع روستا یا محله کشیده می شود برای اینکه مردم محله (یا اعضای گروه پیشرو در محله یا روستا که در اینجا به اختصار به آن کانون می گوییم) در باره منابع خود بیشتر بدانند. 

نکات زیر می تواند برای تسهیلگران قابل توجه باشد. آنها را با دقت بخوانید: 

  • اگر گروهی برای تسهیلگری می روید، لازم است که تقسیم کار داشته باشید. وقتی که تسهیلگران گروهی به روستا یا محله می روند، شایسته است مشخص باشد هر یک از شما چه می کنید. چهار نقش زیر لازم است که مورد توجه قرار گیرد: 
  • تسهیلگر اصلی: یکی از تسهیلگران، نقش تسهیلگر اصلی را ایفا می کند. هدایت اصلی کار و صحبت کردن با اعضای کانون محله یا روستا بر عهده ایشان است. ایشان به دقت درگیر فرآیند تهیه نقشه می شود. البته ماژیک در دست ایشان نیست. در دست یکی از اعضای کانون محله یا روستا است. اما اوست که مرحله به مرحله گام ها را به پیش می برد. تسهیلگر اصلی مسئولیت دارد که در پایان جلسه، صورت جلسه ای را آماده کند یا فرایند نوشتن این صورتجلسه را تسهیل کند و یکی از محلی ها صورت جلسه را آماده کند و همه امضاء نمایند. 
  • تسهیلگر کمکی: یکی از شما در کنار تسهیلگر اصلی، نقش تسهیلگر کمکی را دارید و لازم است که در کنار نقشه منابع روستا، نقشه ذهنی این منابع را ترسیم کند. در اینجا قلم به دست تسهیلگر کمکی است ولی هر آنچه می نویسد با اعضای کانون محله یا روستا چک می کند. این نقشه، تصویر بهتری از دارایی ها یا سرمایه های روستا یا محله به دست می دهد و در کنار نقشه روستا، اثر خود را خواهد داشت. 

  • گزارش نویسی: یکی دیگر از تسهیلگران مسئول نوشتن خاطرات یا  لاگ یا گزارش جلسه است و از همان زمانی که جلسه شروع می شود مشغول نوشتن این لاگ در گوشی موبایل یا لپ تاپ می شود. اگر همان لحظه اتفاقات را ثبت کند بعدا می تواند آن را اصلاح و کامل تر کند و همان بعد از ظهر لاگ را به گروه تسهیلگران ارسال کند.

  • عکس و فیلم: یکی از تسهیلگران هم مسئول گرفتن عکس و حداقل یک فیلم یک دقیقه ای از فرآیند است. نقشه منابع (نقشه جغرافیای منابع)، نقشه ذهنی منابع، روش لاگ نویسی و نیز شیوه عکاسی در زیر نوشته ام. فراموش نکنیم که اگر عکس و فیلم هم توسط خود محلی ها یا اعضای کانون گرفته شود بهتر است تا اینکه تسهیلگر انجام دهد و بعد اگر دوست داشتند برای تسهیلگر هم ارسال کنند. واقع این است که بهتر است مستندسازی توسط خود تسهیلگر رخ دهد. 

  • اگر تنهایی تسهیلگری می کنید، متوجه هر چهار نقش باشید و البته خود اعضای کانون می توانند به شما کمک کنند که از عهده این کارها برآیید. 
    پیش از شروع نقشه کشی، لازم است که مطمئن شویم همه اعضای کانون محله یا روستا آمده اند. دعوت از اعضای کانون چند روز پیش از جلسه صورت گرفته است. اگر حتی یک نفر نیامده است باید منتظر بمانیم  همه اعضای کانون بیایند. باید مطمئن شوید که همه خواهند آمد. اگر کسی غایب است لازم است از مسئول کانون بخواهیم با او تماس بگیرد و علت غیبت یا دیر آمدن را جویا شود با این روحیه مثبت که چه زمانی به جلسه خواهد رسید. اگر فقط مطمئن شدید که آن فرد به هر دلیلی نمی تواند بیاید، جلسه را شروع  می کنیم.

    • وقتی که همه بودند، و خواستید جلسه را شروع کند. این جملات را باید تسهیلگر اصلی خطاب به جمع بیان کند:

      • "مطابق با شیوه کاری ما، یکی از مراحل کاری ما پس از آنکه گروه محلی شکل گرفته است این است که با هم نقشه منابع روستا را بکشیم و در آن مشخص کنیم که منابع روستا چه هستند. البته ممکن است شما پرسش هایی داشته باشید یا مسائلی مطرح باشد که بخواهید در این جلسه در باره آن گفت و شنود کنیم. اگر مسئله ای است که باید در این جلسه صحبت شود، می توانیم پس از کشیدن نقشه به آن بپردازیم."

      • "اما نقشه منابع روستا یا محله چیست."

      • "ما همراه خودمان کاغذهای بزرگی آورده ایم. یکی از کاغذها مخصوص نقشه روستا یا محله است. از شما درخواست داریم نقشه ای از روستا یا محله را روی این کاغذ با ماژیک بکشید. البته شاید لازم نباشد همه جزئیات را در این نقشه وارد کنیم. اما لازم است که نقشه روستا را نشان دهد. بعد هفت دسته منابع زیر را باید در این نقشه مشخص کنیم. همزمان نقشه ذهنی این منابع را روی کاغذ دیگری رسم می کنیم. به هر حال هر کاری که قرار باشد کانون محله یا روستا انجام دهد باید با تکیه بر منابع  و داشته های روستا یا محله باشد. در این صورت شناخت این سرمایه ها و داشته ها مهم است و برای همین این جلسه را به کشیدن این نقشه اختصاص داده ایم. بیایید هر یک از این هفت سرمایه یا دارایی یا داشته را بشناسیم."

      • سرمایه اجتماعی یا دارایی اجتماعی همان همکاری و اعتماد مردم به یکدیگر است. مانند همکاری مردم با هم در ساخت مسجد محله یا روستا. تیم فوتبال جوانان محله هم شکل دیگری از سرمایه اجتماعی در محله است (می توان روی نقشه، محل بازی فوتبال را به عنوان تجسمی از این سرمایه مشخص کرد). هیئت عزاداری است هم شکل دیگری از یک دارایی اجتماعی برای روستا یا محله است. محل هیئت یا حسینیه روستا یا مسیر عزاداری می تواند در نقشه روستا یا محله مشخص گردد. گروه همیار در محله یا روستا یا مثلا صندوق قرض الحسنه در محله یا روستا بخشی از دارایی های اجتماعی هستند.

      • دارایی های انسانی، اشاره به مهارت های موجود افراد  در محله یا روستا دارد. حتما کسانی در اجتماع شما با مهارت هایی آشنا هستند که ممکن است برای پیشرفت و شکوفایی محله یا روستا مفید باشد و بعدها بتوانند با کانون محلی همکاری کنند. این البته کار دشواری است. همه افراد در روستا یا محله را همه نمی‌شناسند و گاه نمی‌دانیم که چه کسانی، چه مهارت‌هایی دارند. اما خوب است که یک بار با دقت آن را مرور کنیم. برخی از دارایی‌های انسانی ممکن است عجیب باشد. مثلا جوانانی هستند که با شبیه‌خوانی آشنا هستند، جوانان دیگری با فعالیت های ورزشی آشنا هستند، ممکن است کسی در روستا یا محله با کتابداری آشنا باشد. یکی ممکن است که سابقه فعالیت های اجتماعی داشته باشد و دیگری ممکن است که درگیر فعالیت های هنری باشد. ممکن است استادکاران بنا، یا معمار یا نقاش یا سایر حرف باشند. خوب است که این موارد در نقشه مشخص شوند.

      • سرمایه طبیعی از جمله سرمایه های مهم هر اجتماعی  است. یادمان باشد که این مهمترین منبع در روستا یا محله می باشد. برخی می گویند در روستاهایی که در مناطق کوهستانی قرار دارند، این سرمایه خود را بهتر نشان می دهد. ولی به واقع روستاها در دل طبیعت واقع هستند و بر اساس منابع موجود در طبیعت است که کشاورزی یا دامداری یا باغداری معیشت اصلی است. در یک روستا یا محله ممکن است یک قنات وجود داشته باشد، در روستا دیگری ممکن است یک رودخانه فصلی وجود داشته باشد. حتی یک کانال آب که از روستا می گذرد ممکن است که نشانی از سرمایه طبیعی داشته باشد. حفظ سرمایه طبیعی وظیفه همه ساکنان اجتماع محلی است. اما باید این سرمایه ها مشخص شوند. برخی از سرمایه های طبیعی مانند انرژی باد یا خورشید نادیده گرفته می شوند و برخی از سرمایه ها در روستاها یا محلات مورد تخریب واقع می شوند (مانند بهره برداری بی رویه از جنگل ها). گیاهان دارویی و گیاهانی که در بیابان می روید ممکن است بخش دیگری از منابع اکولوژیکی روستا باشند که باید فهرست شوند.

      • سرمایه فیزیکی همانا ساختمانها، پل ها، معابر و ... است. البته برخی از ساختمان ها اهمیت بیشتری در روستا دارند و می توانند در فرآیند توسعه و پیشرفت و آبادانی روستا مؤثرتر باشد. در برخی از روستاها، امام زاده ای وجود دارد. در روستا دیگر، یک یا دو مسجد وجود دارد. در روستا دیگری، یک بازارچه ایجاد شده است. مدرسه هم می تواند یک سرمایه فیزیکی به حساب آید. ابنیه تاریخی (مثلا یک مسجد قدیمی) یا یک خانه ارزشمند (باقی مانده از گذشته) می توانند سرمایه فیزیکی باشند.

      • سرمایه فرهنگی همانا همان ارزش ها، گرایش ها مذهبی، حتی کتابخانه روستا یا یک فرد فرهنگی در روستا یا مثلا برگزاری مراسم‌ها در روستا، همانا سرمایه فرهنگی روستا هستند. اینها مواردی هستند که نیاز به حوصله دارد تا بتدریج مردم آنها را کشف کنند (یا متوجه شوند که دقیقا آنها چه سرمایه ای هستند) و در نقشه آنها را مشخص کنید. میراث فرهنگی را هم می توانید یک بار دیگر در اینجا وارد کنید.

      • سرمایه مالی می تواند شکل های مختلف داشته باشد. مواردی نظیر بازار، صندوق قرض الحسنه محلی، پست بانک و گاه شعبه‌های بانک و وجود افراد خیر در روستا یا حتی یک خیریه همه از این دست هستند. ممکن است که موارد دیگری هم در روستا بیابید. وجود یک تیم برای تأمین مالی هم می تواند نوعی سرمایه مالی به حساب آید.

      • سرمایه نهادی یعنی همه نهادهایی که ممکن است در روستا فعال باشند یا دفتر یا اداره ای داشته باشند. این سرمایه بعدها در تحلیل ذی مدخلان هم می تواند مفید باشد. ممکن است در روستا ای هم اصلا نهادها فعالیت نداشته باشند و جایشان خالی باشد.

    • سپس کاغذ را روی زمین پهن کنید و همه اعضای کانون دور آن باشند. ماژیک (چند رنگ ماژیک همراه داشته باشید) را به دست امین یا هر کس دیگری که به نقشه روستا مسلط است بسپارید. اول یک نقشه اولیه باید کشیده شود و سپس برای هر یک از سرمایه یک نشان یا یک راهنما یا یک علامت مشخص کنید که در قسمت راهنمای نقشه بیاید. و بعد سرمایه ها رامشخص کنید. شاید لازم باشد که روی نقشه مشخص کنند که منظورشان چیست. مثلا اگر برای سرمایه نهادی علامتی انتخاب کرده اید و این سرمایه نهادی دهیاری را نشان می دهد، بالای آن علامت لازم باشد بنویسید دهیاری. سعی کنید که نقشه را زیبا بکشند و با خط خوش روی نقشه بنویسند.
  • هر بار که به سرمایه ای اشاره می شود، تسهیلگر کمکی روی کاغذ نقشه ذهنی منابع را ترسیم می کند. در دایره ای در وسط با خط خوش می نویسد منابع اجتماعی و انسانی و اکولوژیکی روستای ...، تاریخ ). و بعد در اطراف این دایره هفت خط برای هفت سرمایه می کشد که هر کدام به یک دایره ختم شود. در این هفت دایره لازم اس که هفت سرمایه را درج کند. مثلا سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی یا منابع طیبعی، یا داشته های نهادی. (واژه های سرمایه، دارایی، داشته و منابع در اینجا یکی است). حول این دایره ها وقتی که به موردی اشاره می کنند، اینجا وارد می شود. شاید لازم باشد که دسته بندی هایی در اینجا صورت گیرد. خواهشم این است که این کار را با دقت انجام دهید. اگر پرسشی داشتید ازمن پبرسید.
  • وقتی که نقشه تمام شد و سرمایه ها مشخص شد و همزمان نقشه ذهنی هم درست شد، یک بار همه را با دقت با اعضای کانون چک کنید. نوشتن صورت جلسه پس از این مرحله است (اگر دستور جلسه دیگری وجود ندارد). در صورتجلسه باید مشخص شود که چه کسانی حاضر بودند و چه کسانی غایب، چه کاری انجام شده است. و همه باید امضاء کنند. متن صورتجلسه و دو نفشه جغرافیایی منابع و نقشه ذهنی منابع نزد امین روستا باقی می ماند شما باید از این نقشه ها و نیز متن صورتجلسه عکس بگیرید. با دقت این کار را بکنید. دوربین موبایل باید عمود به سوژه باشد تا کج و معوج نباشد. باید در عکاسی دقت کنیم. یک عکس دقیق و واضح.
  • در مورد لاگ نویسی یا نوشتن خاطرات این نشست، حتما باید به مکان، زمان و فرآیند کار و حاضران در جلسه و برخی جزئیات کارگاه اشاره شود. گفت و گوهایی که در هنگام کشیدن صورت می گیرد، و نکته های مهم، همه باید نوشته شوند.
  • برای عکاسی هم دقت کنید که از فعالیت، از نقشه ها حتما عکس تهیه کنید. عکس ها باید نشان دهد که افراد در حال کشیدن نقشه هستند. یک عکس هم تسهیلگران گروهی با هم بیاندازند.
  • در پایان جلسه، نوشتن صورتجلسه ضروری است. 
  • یادمان نرود که نقشه ها و نیز صورتجلسه نزد کانون محله یا روستا باقی می ماند. تسهیلگر/تسهیلگران می توانند فقط از آن عکس بگیرند. 
  • حتما پس از کشیدن نقشه، از شرکت کنندگان در جلسه بپرسید که اینک که نقشه دارایی ها یا سرمایه های محله یا روستا را کشیده اند چه حسی دارند؟ آیا از اینکه چنین دارایی ها یا سرمایه هایی را دارند خرسند هستند؟ آیا قبلا به این اندازه به میزان این دارایی ها واقف بوده اند؟ کدام سرمایه از همه سرمایه ها مهم تر است؟ اگر به یک سرمایه اضافه شود، به سرمایه های دیگر هم اضافه می کند. اگر قرار باشد که یک سرمایه تقویت گردد، کدامیک باید در اولویت قرار گیرد. این پرسش ها کمک می کند که ذهن شرکت کنندگان نسبت به سرمایه ها و دارایی های محله یا روستا بازتر شود. 
  •  

سعید نوری نشاط

رویکرد داشته محور در فعالیت های خیریه

امروز فرصتی شد که با یک فرد خیر صحبت کنم و تازه متوجه شدم که فعالیتهای ساخت‌وساز خیریها کمک پایداری به مردم محلی نمی کند یا اگر هم کمکی باشد، ممکن است موقتی باشد، اگر بدون نیازسنجی پیشرفته باشد و بویژه بدون همراهی و مشارکت مردم محلی ساخته شده باشد، اصولا حکم غریبه ای دارد که ممکن است خوش استقبال باشد؛ساختمان غریبه ای  که ممکن است مدتی مفید باشد، اما روزی از چشمشان بیفتد.

این نکته مهمی است و امیدوارم روزی مورد توجه افراد مسئول در خیریه ها‌ و نیز میان افراد خیر و نیز کارشناسان دولتی قرار گیرد.

الان فکر می کنم که چقدر مفید خواهد بود که انجمن های خیریه با رویکرد اجتماع محور آشنا شوند. آشنایی کارشناسان یا مسئولان انجمنهای خیریه با این رویکرد کمک می کند که در ارائه خدمات یا تأمین مایحتاج بتوانند محلی ها را درگیر کنند، و در این صورت، گروه گیرنده خدمات، دیگر فقط گروه هدف نیستند، بلکه، اگر توان بیش‌تری را به اشتراک بگذارند، خود می توانند در تصمیم سازی مشارکت کنند یا حتی از اینکه فقط هدف واقع شوند، فعال می شوند. به نظرم این پسندیده تر است. 

دقت کنید: داشته محوری محلی می تواند جهت گیری قویتر و پایدارتری به فعالیتهای خیریه ای دهد. البته درک این موضوع می تواند دشوار باشد، چون انجمن خیریه یا فرد خیر از “کمکرسانی” (بویژه ساخت و ساز) لذت می برد یا حس خوبی را تجربه می کند، در حالی که آنکه دریافت می کند، ممکن است مدتی خوشحال باشد اما اگر دریافت کننده خود در کمک رسانی مشارکت کند، آنگاه  او هم آن حس خوب را به عنوان‌ “دهنده” خواهد داشت‌ و هم به عنوان “گیرنده” خوشحال می شود. اما همه ماجرا این نیست. ورود فرد محلی به این فرآیند باعث می شود که حس تعلق نسبت به این فعالیت خیریه ای ایجاد شود و به پایداری این فعالیت یا حفاظت از همان بنا کمک کند. علاوه ب راین، محلی ها می توانند کمک کنند که مسیر بهتری برای کمک رسانی تعریف شود. 

می دانم که برخی از خیریه ها به این رویکرد مجهز هستند. ای کاش همه خیریه ها متوجه این رویکرد شوند. 

 

گردشگری اجتماع محور در روستاها - با تکیه بر رویکرد داشته محور

دو روزي است كه روي متني در باره بوم گردي و اقامتگاه هاي بوم گردي و گردشگري اجتماع محور كار مي كنم. تلاشم اين نبوده كه خيلي وارد جزئيات شوم و يا تاريخچه بيان كنم بلكه بيشتر متوجه آثار مثبت آن از يك سو و از سوي ديگر چالش هاي إن بوده ام. هنوز متن به پايان نرسيده است. مي دانم كه اين اقامتگاه ها با سرعتي شگفت آور در حال زياد شدن در روستاها و حتي مناطق عشايري است و البته اقامتگاه هايي هم بوده اند كه دچار مشكل مديريتي يا بازاريابي هستند و ادامه نداده اند. گفتم كه موضوع را در اينجا بيان كنم و از شما ياري بطلبم:

  • به عنوان يك مسافر يا گردشگر اگر تجربه اي از اقامت در اين اقامتگاه ها را داريد و دوست داريد آن را با ديگران به اشتراك بگذاريد. قصه اي ار اقامت خود را بنويسيد.
  • به عنوان يك روستايي كه در روستاي شما اقامتگاهي هست و دلتان مي خواهد در باره آن بنويسيد. آن را چطور مي بينيد؟ اگر خاطره اي از مسافران آن داريد برايم بنويسيد.
  • به عنوان مدير يك اقامتگاه دوست داريد در باره تجربه مديريت يك اقامتگاه داستاني را تعريف كنيد. در اين داستان به داشته ها اشاره كنيد و مشكلات يا چالش ها را برشماريد.
  • به عنوان يكي از دست اندركاران يك اقامتگاه دوست داريد از تجربه همراهي با ميهمانان بنويسيد. اين نگاهي تازه است كه كمك مي كند از زاويه ديگري به اقامتگاه نگاه كنيم
  • به عنوان يك تسهيلگر از تجربه تان در شكل دهي يك اقدام براي گردشگري اجتماع محور در يك روستا بنويسيد. فرآیند آن بسیار مهم است بویژه اینکه متوجه شویم تا چه اندازه داشته محوری در آن رعایت شده است. دقت کنید که بسیاری از خانه های بوم گردی متعلق به یک نفر و در مواردی متعلق به یک خانواده است. و گاه افراد دیگر هم علاقه مند می شوند که خانه های دیگری را در روستا راه اندازی کنند و این رقابت گاهی به ضرر روستا است تا به نفع آن. بویژه اگر ظرفیت اکولوژیک روستا در نظر گرفته نشود. برای همین روش های اجتماع محور می تواند در این زمینه مؤثر واقع شود. 
  • به عنوان يك ليدر تور، از برنامه ریزی تور و اقامت در یک اقامتگاه بوم گردي و تجربه مديريت چنين توري بنويسيد. این تجربه کمک می کند که از دیدگاه دیگری به موضوع نگاه کنیم و متوجه شویم که یک تورگردان به این فرآیند چگونه می نگرد. 

بسیار علاقه مند هستم که اين تجربه ها و مواردي از اين دست را جمع آوري كنم. اگر حوصله نوشتن نداريد برايم صدا بگذاريد يا حتي من زنگ مي زنم و شما صحبت كنيد. اينها همه كمك مي كند تا موادي را آماده كنيم كه به درد همه دوستان بخورد. ممنون مي شوم همراهي كنيد.