اخلاق حرفه ای تسهیلگران
یادم است یک بار یکی از کسانی که در جلسات محلی در یکی از محلات شهر تهران شرکت کرده بود، با یکی از تسهیلگران کارش به مجادله کشید. من تا آمدم که فضا را برای یک گفتگوی سالم آماده کنم، دیدم که آن فرد خیلی زیبا، به تسهیلگرمان گفت: حداقل آدم باش! به هر حال حق با شهروندی بود که در جلسه حضور داشت و آن ماجرا به خوبی و خوشی خاتمه یافت اما یک درس بزرگ داشت که جایی در دفتر روزمره ام نوشتم: با اخلاق باشیم. یادمان نرود، اخلاق در تسهیلگری حیاتی است، چرا؟ چون هم به ایجاد اعتماد یا تقویت آن کمک می کند، هم تسهیلگر باید نسبت به اقداماتی که انجام می دهد یا تحقق فرایندی که در حال پیشبرد آن است، باید پاسخگو باشد هم به کسانی که او را به کار گرفته اند، هم به جامعه محلی و هم به سایر کسانی که ممکن است در آن مورد بپرسند. واقع این است که در مراحل ابتدایی کار، که بیشتر کار از جنس مداخله است، اصولا تصمیماتی گرفته می شود که بر زندگی امر تأثیر می گذارد. ممکن است بعدها خود مردم یا جامعه کار را به دست گیرند و به پیش ببرند، ما واقعا تسهیلگر باید پاسخگوی آنچه باشد که در شروع انجام داده است، پاسخگوی همه «انتخابهایش».
اخلاق حرفه ای فقط برای تسهیلگران نیست. پزشکان، وکلا و مشاوران حقوقی، مهندسان، بازرسان و حسابرسان، و بسیاری از حرفه های دیگر، حتی دارای کدهای اخلاقی تعریف شده ای هستند که باید رعایت کنند. این اخلاق حتما برخاسته از مجموعه ای از ارزش هاست که کار تسهیلگری اجتماع محور به کار گرفته می شود. برای مثال، احترام به انسان ها یک ارزش مهم است و متناسب با این ارزش، برای مثال اخلاق پاسخگویی تعریف می شود.
به دوستانم پیام دادم که در باره این بخش به من کمک کنند. برخی از نظرات رسیده چنین است:
علی حیاتی: رعایت اخلاق در همه جا کار سختی است ولی شدنی است. این موضوع با الزام به تمرین و خواستن محقق می شود و میتوان در آن حرفهای شد. خودم را مثال می زنم: خیلی زمان برد تا بتوانم کمی به این اخلاق حرفه ای در تسهیلگری دست یابم و در مواجهه با چالش های ایجاد شده در جامعه محلی یا جامعه هدف شکیبا باشم. (جمع بندی: شکیبایی در مسیر کار تسهیلگری).
سارا محبوبی: عفت کلام و رعایت ادب و احترام؛ دقت در طرز نشست و برخاست؛ رعایت طرز صحبت کردن چه با یک پیرمرد چه پسر بچه ای که همراه پدرش اومده یا برعکس خانم و دختر خانم همراهش، نه با صدای آنچنان بلندی حرف بزند که از روی غرور و خود بزرگ بینی باشه نه آنچنان آرام که نشان از عدم اعتماد بنفس باشد. شنونده خوبی باشد و در شنیدن صبور باشد. ابتدا خوب گوش کند بعد سخن بگوید؛ زود قضاوت نکند.
مارال کازرانی: به نظرم متن شما خیلی خوب توانسته جوهرهی «اخلاق حرفهای» را نشان بدهد. زیباییاش اینجاست که از یک صحنهی واقعی شروع میکنید و بعد آرامآرام به یک مفهوم عمیق میرسید. این باعث میشود نوشته نه فقط آموزنده، بلکه باورپذیر و انسانی باشد. جملهی «حداقل آدم باش» مثل یک چکش ساده اما محکم روی ذهن خواننده مینشیند و کل متن را بهیادماندنی میکند. از دل همین جمله هم درس اصلی درمی آید: تسهیلگری پیش از مهارت، یک مسئولیت اخلاقی است. ارزش کارتان این است که اخلاق رو شعاری نگفتید؛ بلکه نشان دادید اخلاق هم اعتماد میسازد، هم پاسخگویی می آورد، هم مسیر یک فرایند جمعی رو تعیین میکند. این زاویه نگاه، نوشته شا را از یک تجربهی شخصی فراتر برده و به یک یادداشت تأملبرانگیز و الهامبخش تبدیل کرده است. خلاصه بگویم: متن شما قوی، انسانی و اثرگذار است؛ چیزی که میشود بارها خواند و هر بار یک تلنگر تازه گرفت.
ساجده طبیعینژاد: اگر هر فردی باید در کارش اخلاق حرفهای را رعایت کند؛ تسهیلگر اجتماعی باید دوبار آن را رعایت کند چون در برابر کوچکترین رفتارهایش در جامعه محلی مسئول است. یک تسهیلگر اجتماعی باید بداند برای کارش باید دو شخصیت داشته باشد یک شخصیت که برگرفته از زندگی شخصی خودش است که هر نوع رفتار و اعتقاداتی داشته باشد انتخاب خودش است اما شخصیت دیگر باید یک تسهیلگر باشد. در مرحله اول اخلاق حرفهای باید تسهیلگر اجتماعی برای خودش یک جلسه تسهیلگری برگزار کند تا متوجه باشد که از اعتقادات شخصی خودش قضاوتی را به میدان تحقیق و جلسات محلی نبرد و در مرحلهی بعدی رعایت اصول اخلاقی و حرفهای در برخورد با اعضای جامعه تعریف میشود.
حسین بدری پور: آیا اخلاق تسهیلگر همان کد رفتاری تسهیلگر است (بایدها و نبایدهای وی از نظر اصول تسهیلگری) یا چیزی ورای آن است؟ موردی را ذکر کنم: فردی در کارگاهی، دایم نطر می داد و اجازه صحبت به دیگران نمی داد. من در حال ثبت موضوعات بودم تسهیلگر همکارم که کارگاه را اداره می کرد از وی خواست که اجازه بدهد سایر شرکت کنندگان هم نظراتشان را بدهند! یک ان متوجه شدم. قهر کرد و از سالن جلسه خارج شد. نیم ساعتی قبل از این اتفاق من با آن فرد کمی صحبت کرده بودم و از نظراتش تشکر کرده بودم و شماره اش را گرفته بودم. که بعداً بیشتر صحبت کنیم. یک ساعتی بعد از ترک جلسه وی با من تماس گرفت و عدرخواهی کرد که جلسه را ترک کرده و دعوتم کرد که به منزلش برای صحبت بیشتر بروم. چند سالی ارتباط ما برقرار بود... حالا من اخلاق را رعایت کردم یا اصول را؟ دوستم. چطور؟ اصول تسهیلگری را رعایت نکرده بود؟
مرجان بختیارزاده: به نظرم، در یک پست جداگانه، اول به صورت تیتروار مؤلفههای مختلف اخلاق حرفهای در تسهیلگری را تعریف کنید و بعد هر یک از آنها را تشریح کنید.
غلامرضا جعفرزاده: اخلاق حرفه ای همان طور که از اسمش پیداست یه شاخه یا نمود از اخلاق در یک جامعه شغلی هست ولی آن چیزی که خیلی ریشه مهمتر و اساسی تر دارد تعریف اخلاق در مغز هر انسانی هست... یعنی انسان امروز با مجموعه ای از عقاید و باورها اخلاق را برای خودش و دیگران ترجمه میکند و هر جامعه ای اخلاق ترجمه متفاوت تر دارد... در جوامع پیشرفته تر رفتارهای مثبت پرتکرار تبدیل به یک امر بدیهی شده و در جوامع کمتر توسعه یافته همچنان در حال تمرین برای رفتار های عاقلانه تر هست ... اگر بخواهم ساده تر بگویم جامعه با تکرار و آموزش رفتارهای جمعی بهتری در هر حوزه ای می تواند پیدا بکند مانند بستن کمربند در خودرو... و همین مثال در رفتار های شغلی و جوامع حرفه ای هم مصداق دارد.
فاطمه سهرابی: ما فقط تسهیلگری اجتماعی نباید باشیم حتی در خانواده و محیط خانوادگی و اقوام و دوستان حتی برای بهتر شدن خودمان هم باید تسهیلگری کنیم. من وقتی با چالشی مواجه می شوم، نقاط قوت و ضعف و تهدید و فرصت را می چینم، و با رعایت اخلاق سعی می کنم براش راه حل و چاره ای پیدا کنم.
حسین علائدینی: به نظر من اول باید مولفه های یک تسهیل گر را بیان کنیم و بعد مانند خیلی از مشاغل دیگر، برای آن مولفه ها، اخلاق حرفه ای تعریف کنیم.
احمد براهوئینژاد: یادداشت ارزشمندتان دربارهی «اخلاق حرفهای تسهیلگران» را مطالعه کردم. همانطور که خودتان بهزیبایی بیان کردهاید، اخلاق در تسهیلگری نهتنها یک اصل مکمل، بلکه شالودهی این حرفه است. روایت شما از تجربهی عینی با جملهی بهیادماندنی «حداقل آدم باش» نشان میدهد که اخلاق در عمل و در متن زندگی معنا مییابد، نه صرفاً در قالب توصیههای نظری. به نظر میرسد برای غنای بیشتر این بحث میتوان چند بُعد دیگر را نیز به مجموعهی ارزشها و اصول اخلاقی تسهیلگران افزود: (۱) بیطرفی و عدالت: تسهیلگر باید مراقب باشد که در جریان گفتگوها و تصمیمگیریها، جانب هیچ گروه یا فرد خاصی را نگیرد و زمینهی برابری در شنیده شدن صداها را فراهم کند؛ (۲) مرزبندی نقش شخصی و حرفهای: همانطور که خانم طبیعینژاد هم اشاره کردهاند، تسهیلگر باید مراقب باشد باورها و تجربههای شخصیاش در تصمیمها و قضاوتهای حرفهای دخالت نکند. این تفکیک، سنگبنای حرفهایگری در تسهیلگری است؛ (۳) توانمندسازی به جای مداخلهی صرف: اخلاق حرفهای ایجاب میکند که تسهیلگر تنها نقش "حلکننده" نداشته باشد، بلکه زمینهای بسازد که جامعهی محلی خود به تدریج توانمند شود و اختیار امور را به دست گیرد؛ (۴) محرمانگی و صیانت از اعتماد عمومی: آنچه مردم در جلسات محلی یا گفتگوهای تسهیلگری بیان میکنند، سرمایهی اعتماد است. تسهیلگر موظف است آن را حفظ کند و از استفادهی ابزاری یا شخصی پرهیز نماید؛ (۵) یادگیری مداوم و خودبازنگری: اخلاق حرفهای در تسهیلگری ایستا نیست. جامعهها، ارزشها و مسائل تغییر میکنند. تسهیلگر باید خود را به یادگیری پیوسته، نقدپذیری و بازنگری در روشهایش متعهد بداند. با این نگاه، همانطور که در یادداشت شما نیز برجسته شد، اخلاق حرفهای فراتر از «بایدها و نبایدها»ی رسمی است و به یک رویکرد مسئولانه، انسانی و پاسخگو در کل فرایند تسهیلگری تبدیل میشود. در پایان، بابت طرح چنین بحث ارزشمندی که هم جنبهی نظری دارد و هم ریشه در تجربهی زیسته، از شما سپاسگزارم. یقین دارم پرداختن بیشتر به این موضوع میتواند به تدوین یک چارچوب جامعتر برای اخلاق حرفهای تسهیلگران در ایران کمک شایانی کند.
کبری درخشان: اخلاق در تسهیلگری حکم قلب در بدن انسان را دارد هرچه سالم تر باشد عملکرد در تسهیلگری بهتر پیش میرود، هرچه تسهیلگربا اخلاق حرفه ای آشنا باشد پیش بردن جلسات اجتماع محوربرایش آسان می شود البته کسانی که درجلسات حضور دارند بلاخره انتقاد میکنند تسهیلگری باید مثل یک الماس باشد هرچه ضربات ( انتقادها) بهش وارد میشود بیشتر جلا یابد و بدرخشد یک تسهیلگر قبل اینکه یک تسهیلگر باشد باید انسانیت داشته باشد به قول حضرت علی (ع) که میفرماید:آن کسی که خودش را شناخته باشد خدایش را شناخته است یعنی به خود شناختی دست یابد روی اخلاق خودش کار کرده باشد و یک انسانی باشد که الگوی جامعه باشد تا کسانی که پرورش می دهد و تسهیلگران آینده مثل خودش با اخلاق آشنا باشند و در مقابل با چالش ها بداند چگونه رفتار کند ، در همه جلساتی که در جوامع محلی داشته ایم به این نتیجه رسیدیم هرچه مردم احساس کنند از جنس خودشان هستیم بیشتر اعتماد میکنند و بهتر کارها را پیش می برند .اخلاق در تسهیلگری حکم قلب در بدن انسان را دارد هرچه سالم تر باشد عملکرد در تسهیلگری بهتر پیش میرود، هرچه تسهیلگربا اخلاق حرفه ای آشنا باشد پیش بردن جلسات اجتماع محوربرایش آسان می شود البته کسانی که درجلسات حضور دارند بلاخره انتقاد میکنند تسهیلگری باید مثل یک الماس باشد هرچه ضربات ( انتقادها) بهش وارد میشود بیشتر جلا یابد و بدرخشد یک تسهیلگر قبل اینکه یک تسهیلگر باشد باید انسانیت داشته باشد به قول حضرت علی (ع) که میفرماید: آن کسی که خودش را شناخته باشد خدایش را شناخته است یعنی به خود شناختی دست یابد روی اخلاق خودش کار کرده باشد و یک انسانی باشد که الگوی جامعه باشد تا کسانی که پرورش می دهد و تسهیلگران آینده مثل خودش با اخلاق آشنا باشند و در مقابل با چالش ها بداند چگونه رفتار کند، در همه جلساتی که در جوامع محلی داشته ایم به این نتیجه رسیدیم هرچه مردم احساس کنند از جنس خودشان هستیم بیشتر اعتماد میکنند و بهتر کارها را پیش می برند.
فریده رضایی: من در کارم با کشاورزان سر و کار دارم. آنها همیشه شکوه و شکایت دارند. گوش دادن فعال به نظرات آنها بدون فضاوت و حتی بدون اینکه تلاشی برای اثبات درستی یا نادرستی آن کنم، یک اخلاق حرفه ای است. ابراز همدردی و حتی اینکه به آنها بگویم که متوجه هستم این مقررات تحمللی هستند رفته رفته آنها را آرام می کند و باعث می شود تا آنها بهتر بتوانند به موضوع بیاندیشند.
فرنوش ابوطالبی: پاسداشت اعتماد اجتماع و عدم تخریب آن حتی اگر به ضرر شخص تسهیلگر یا مداخله مورد نظرش باشد یکی از مهم ترین اصول اخلاقی حرفه ای در تسهیلگری است.
مژگان سلیمانی: هدف خداوند از آفرینش انسان ایجاد آرامش و آسایش و خدمت افراد بشر به یکدیگر است و نه تنها یک تسهیلگر بلکه تمام افراد در هر پایگاه اجتماعی که باشند، با خوشرویی و تواضع و رعایت آداب اخلاقی و احترام متقابل و برقراری ارتباط سالم میتوانند افراد را با اشتیاق و ذوق وادار به همکاری در پیشبرد اهداف خویش کنند.
محمد حسن جعفریان: ما انسانها در نهاد خودمان همه یکسانیم از روح یا نور خالق. در جسم هم متفاوتیم ولی به شکلهای مختلف با رنگ و نژاد ولی آن چیزی که ما را آلوده میکند ذهن معیوب و مریض هست. اگر کودک صفات عالیه دارد برای این است که هنوز دارای ذهنی پاک هست. یک انسان خوب، فردی است که در رفتارها و عملکردهایش از ارزشهایی مانند صداقت، احترام، مسئولیت پذیری، عدالت، مهربانی، بخشش، و شجاعت پیروی میکند و سعی میکند به دیگران کمک کند و از آنها مراقبت کند. اگر داخل ذهن آدمی این صفات خوب باشد بعید میدانم از دایره انسانیت خارج شود. همه کلید واژه هایی که جنابعالی در متن اشاره کردید (اخلاق و اخلاق حرفه ای داشته باشیم، اعتماد ایجاد کنیم، پاسخگو باشیم، انتخاب درست مسیر و ... ) همگی از ذهن سالم ایجاد میشود. باید برگردیم به ذهن پاک کودکی و دوباره خود را بسازیم و رذایل را با جنگیدن با درون خود دور بریزیم. اگر کسی خودش را خوب ساخته یا به عبارتی خوب آموزش دیده یا تربیت شده گاهی اگر از دایره اخلاق خارج میشود باید صفات عالیه اخلاقی را مرتب به خودش گوشزد کند و بگوید انسان باشم و یا به قول بزرگان مراقبه کند. اگر همه تسهیلگران شاخصه های اخلاقی را داشته باشند شاید کارها راحت تر شود یکی از آن شاخصه ها، ترک دروغ، راست گویی در گفتار و ساده گفتن حرف و کمک صادقانه بدون پنهان کاری و دورویی هست. شما خودتان بدون اینکه موضوع را سنگین، سخت و پنهان کنی با سادگی و در نهایت صداقت بازگو میکنی به نظر من این مسیر بسیار راهگشا هست و خواهد بود و در آخر اخلاق حرفه ای: به نظر بنده اخلاق حرفه ای یعنی هر کسی وظیفه محوله خود را با صداقت و در همه حالت با ذره ای کم و کاست انجام دهد. همسر بنده به عنوان معلم همیشه تلاش میکرد تمام مطالب کتاب همه مسئله ها و حتی مثالهای کتاب فیزیک را با شرح و راه حل برای دانش آموزان بگوید؛ همیشه سر وقت و حتی زودتر وارد کلاس میشد و آخرین نفر از کلاس خارج میشد. کلاس اضافه میگذاشت بدون گرفتن پول و در نهایت مرتب مطالعه میکرد که به مطالب کتاب درسی مسلط باشد. در واقع تمام مطالب کتاب را تدریس میکرد و میگفت این وظیفه من هست که کتاب را با تمام محتوای درسی تدریس کنم. حالا اگر همه پزشکان، معلمها، مهندسین، پرسنل بیمارستان، کارمندان نهادهای دولتی و بخش خصوصی، نظامیان، حاکمان و غیره همگی شرح وظایف خود را انجام دهند یعنی در کار اخلاق حرفهای را رعایت کردند جامعه ما اخلاقی، پویا و متعادل میشود.
محبوبه بابایی: یادداشت های شما همیشه تامل برانگیز است، چیزی که از عبارت ًآدم باش ً بنظر می رسد این است که به هرحال در هر جا و مکانی ویژگی های انسانی مشترک است، در واقع اخلاقی و رفتار انسانی موضوع فراگیری است،فرقی نمیکند کدام قاره و کدام کشور یا روستا باشید، شفافیت، پاسخگویی،صداقت، احترام و ادب و... ارزشمند است ولی هر حرفه ای اخلاق خاص خود را دارد، در تسهیلگری با توجه به هدف اصلی و پایهای آن، حذف عوامل مخرب ارتباط سالم، متقابل و اجتماعی است. باید به این فکر کنیم چه ویزگی ها و اخلاقیاتی باعث دور شدن از هدف تسهیلگری می شود، رفع آنها باید به عنوان اخلاق حرفه ای مورد توجه تسهیلگری باشد.
شهره طاعتی: اعتماد یکی از گزینههای بسیار مهم در ایجاد رابطه ی حرفه ایی، پیشبرد فرایند تسهیل گری و اجرایی شدن پروژه هست. این مورد مهم با رعایت کردن اصول اخلاقی حرفه ایی صورت می گیرد. اصول اخلاقی شامل: احترام گذاشتن به آیین، رسوم، زبان، قومیت و عدم برداشت ها و نتیجه گیری های شخصی، پذیرش افراد و گروهها، ایجاد فضای گفتمان برای همه اعضا و... به وجود میآید. به نظر من در صورت عدم رعایت اخلاق حرفه ایی در کار، پروژه با شکست مواجه خواهد شد.
افسانه ادب: یادداشت های ارزشمندتان را خواندم همچنین بعضی از نظرات را همینطور همه دوستان خوب اشاره کرده بودند. به نظر من هرکس در حیطه شغلی خودش باید اصول اخلاقی را رعایت کند ما در یک جامعه عصیان زده زندگی میکنیم که هر آن ممکن است وارد یک مخمصه (خشم) شویم و خشونت گریبان ما را بگیرد. لازم است خوب مدیریت کنیم؛ باید خیلی توانمند شویم و آماده باشیم و این امر با مطالعه زیاد و آشنایی با مسائل روانشناختی به دست می آید. باید بتوانیم خشم را کنترل کنیم، آن را مدیریت کنیم. گاهی یک اتفاق در اپسلین ثانیه پیش میآید و باید آن لحظه حسابی از داشتن آن سلاح ها استفاده کرد که نه به خودمان نه دیگرانی که باعث مشکل شدند آسیب برسانیم.
حمیدرضا ابراهیمی: به نظرم اگر فرد تسهیلگر در ابتدای کار خوب و بدون قضاوت شنونده اولیه باشد؛ سعه صدر مهم ترین نیاز یک تسهیل گر هست. البته که برخی افراد همیشه نظم را در جلسات بهم میریزند ولی با راهنمایی درست، می شود جو جلسات را درست اداره کرد. آدم بودن هر شخصی که میتوان از آن به عنوان یک استعاره استفاده کرد قطعا نسبی هست. باید دید جلسه در چه فضایی جلو رفته که نیاز به آدم بودن توسط افراد در جلسه دیده شود.
همایون داودی: نخست اینکه نگاه از بالا به پایین نداشته باشد. تسهیلگر حلال همه مشکلات نیست جامعه مرجع هم ناتوان و از کار افتاده نیست. فروتنی باید سر لوحه کار باشد تسهیلگر نه باید خود کار گشا ببیند. تسهیلگر باید ایجاد نشاط کند تا خلاقیت ها بروز پیدا کند. هدف تسهیلگر آموزش و توانمندسازی جهت طرح مشکلات بصورت مسئله و بررسی راه حل های مختلف برای حل مسئله توسط خود افراد است.
مهسا احمدی: من مطلب شما در خصوص نیاز به وجود ویژگی تواضع در تسهیلگر را دیده بودم که بسیار عالی و به جا بود، چنانچه این ویژگی در تسهیلگر بارز باشد و باز هم کار به مجادله بکشد آیا اخلاق حرفه ای در اینجا به تنهایی پاسخگو خواهد بود یا همان بحث اساسی حل مساله میتواند راهگشا باشد ؟
سمیرا کامکاری: (۱) بیطرفی و انصاف؛ (۲) رعایت کرامت انسانی؛ (۳) گوش کردن فعال؛ (۴) حفظ محرمانگی اطلاعات؛ (۵) پرهیز از سوءاستفاده از موقعیت؛ (۶) پایبندی به قوانین و مقررات؛ (۷) آمادگی کامل و تخصص لازم؛ (۸) پاسخگویی و مسئولیت پذیری؛ (۹) احترام به تفاوتهای فرهنگی، قومی و دینی؛ (۱۰) پرهیز از هر گونه سئوال در مورد موقعیت شخصی؛ (۱۱) صداقت و درستکاری؛ (۱۲) احترام به حقوق پاسخدهنده؛ (۱۳) حفظ حریم خصوصی.
امیر پاشا کنکاش: اگر بین فرایند کار (مانند اینکه گاهی نیاز به سرعت در جمع بندی نظرات است) و دیدگاه یکی از شرکت کنندگان (که ممکن است نیاز به زمان بیشتری برای بیان و تبیین داشت) تعارضی پیش آمد، باید حق را به آن فرد بدهیم. همچنین گاهی شرکت کننده ای به خاطر اینکه نظرش را تحمیل کند (یعنی محتوا) از فرایند اشکال می گیرد. وظیفه تسهیلگر حفظ تعادل میان فرایند و محتواست.
حسین علاءالدینی: به نظر من اول باید مؤلفه های تسهیلگری را بیان کنیم و بعد مانند خیلی از مشاغل دیگر، برای آن مولفه ها، اخلاق حرفه ای تعریف کنیم.
مهسا احمدی: مطلب شما در خصوص نیاز به وجود ویژگی تواضع در تسهیلگر را دیده بودم که بسیار عالی و به جا بود، چنانچه این ویژگی در تسهیلگر بارز باشد و باز هم کار به مجادله بکشد آیا اخلاق حرفه ای در اینجا به تنهایی پاسخگو خواهد بود یا همان بحث اساسی حل مساله میتواند راهگشا باشد ؟
سمیه محمدی نیا: تجربه شما، بهخوبی نشاندهنده اهمیت اخلاق حرفهای در تسهیلگری است. تسهیلگر نهتنها نقش رابط بین جامعه و نهادها را دارد، بلکه خودش هم بهنوعی مسئول بخشی از تصمیمها و روندهاست. بدون اخلاق، بهویژه احترام، صداقت، و پاسخگویی، نه تنها اعتماد جامعه از بین میرود، بلکه امکان اصلاح فرآیندها هم سلب میشود. اخلاق در تسهیلگری فقط یک فضیلت شخصی نیست؛ یک ضرورت حرفهای است که از ارزشهای انسانی مثل کرامت، برابری و مسئولیتپذیری ریشه میگیرد.
خاطره مختارزاده: (۱) شفافیت: باید در حدود اختیاراتش ، هدفش و فرایند تسهیلکری شفاف و صادق باشد. (۲) پرهیز از تضاد منافع : تسهیلگر باید مراقب باشد که منافع شخصی، خانوادگی یا سازمانیاش تصمیمها و فرایند را آلوده نکند. (۳) توانمندسازی پایدار: یعنی کار به گونهای پیش برود که جامعه بدون وابستگی به تسهیلگر، بتواند مسیر خود را ادامه دهد. (۴) خود مراقبتی : تسهیلگر اخلاقی کسی است که سلامت روانی و جسمی خود را هم حفظ کند، چون فرسودگی یا فرط استرس میتواند بر کیفیت ارتباطات و قضاوتهای او اثر منفی بگذارد.
لیلا غلامی: (۱) احترام به شرکتکنندگان: تسهیلگر باید به نظرات، احساسات و تجربیات همه افراد احترام بگذارد و فضایی امن برای بیان ایدهها ایجاد کند. (۲) بیطرفی: تسهیلگر باید بیطرفانه عمل کند و به هیچ یک از طرفها یا نظرات خاصی جانب داری نکند تا فرآیند تسهیل به درستی و به عدل انجام شود. (۳) حفظ محرمانگی: اطلاعاتی که در خلال فرآیند تسهیل رد و بدل میشود، باید محرمانه باقی بماند تا اعتماد افراد حفظ شود. (۴) توانمندسازی شرکتکنندگان: تسهیلگر باید به ایجاد فضایی کمک کند که در آن شرکتکنندگان خود را توانا احساس کنند و بتوانند به صورت فعال در فرآیند مشارکت کنند. (۵) صراحت و شفافیت: تسهیلگر باید در ارتباطات خود صریح و شفاف باشد و اهداف و فرآیندهای تسهیل را به روشنی بیان کند. (۶) مسئولیتپذیری: تسهیلگر باید نسبت به رفتارها و تصمیمات خود مسئولیتپذیر باشد و در صورت بروز مشکلات، به دنبال راهحلهای مناسب باشد. (۷) تعهد به رشد و یادگیری: تسهیلگران باید به دنبال توسعه مهارتها و دانش خود باشند و همواره به یادگیری ادامه دهند.
کیمیا سیار: نظرات دوستان همه عالی و کامل بود. انسان در هر زمان و مکان و در هر جایگاهی که باشد باید اخلاق حرفه ای را رعایت کنپ و نسبت به کاری که انجام می دهد آگاه باشد یعنی با علم آن کار را انجام بدهد، اما به نظر من هم مؤلفه های اخلاق حرفه ای باید مشخص بشود و به روز رسانی گردد. گاهی اوقات با گذر زمان مفهوم ها عوض می شوند و حرفه ای بودن در کار مفاهیم دیگری پیدا می کند و مؤلفه های آن تغییر می کند. مانند مفهوم اعتماد که به نظرم قبلا خیلی بیشتر بین آدم ها وجود داشت اما امروزه از بین رفته است. نکته دیگه اینکه در هر کاری باید ظرایف آن جامعه هم در نظر گرفته بشود و متناسب با آن برنامه ریزی رخ دهد.
مریم خندان: مطلب شما را خواندم. بسیار گزیده کوتاه و تاثیر گذار است. به خصوص همان عبارتی که توسط شرکت کننده گفته شد (حداقل آدم باش). در متن نوشتید که اخلاق تسهیلگری و حرفه ای باید در تمام مشاغل باشد. نزد برخی گروه ها مانند سیاستمداران و نیروهای پلیس شاید حتی مهم تر باشد چون عدم رعایت اخلاق حرفه ای توسط این دو گروه به صورت دومینو وار و زنجیره ای بی اخلاقی را به تمام آحاد جامعه فراگیر می کند. مورد دیگر اینکه ایرادی که در رفتارهای حتی حرفه ای در ایران بسیار دیدم نگذاشتن احترام هنگام حرف زدن یک فرد دیگر است که از یک جمع دوستانه دونفره یا چند نفره گرفته تا جمع خانوادگی، گروهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره. به نظرم روی این موضوع ظاهرا بی اهمیت اما در واقع بسیار مهم هم باید خیلی کار کرد چون قطع کردن حرف کسی در یک جمع علاوه بر اینکه غیر حرفه ای است نوعی نقض حقوق فردی (حقوق بشر) و حق اجتماعی افراد است.
یک تسهیلگر: به نظر، پیدایش تسهیلگری به دلیل نیاز اخلاقی انسان اجتماعی به عدالت، ترجیح منافع جمعی به منافع فردی، شنیده شدن، احترام و درک افراد (نگاه انسانی)، مسئولیت پذیری و دیگرخواهی، تصمیم گیری مبتنی بر خرد جمعی و .. بوده است. لذا اگر ماهیتا چیزی غیر از این هویت، از دارنده این نقش بازتاب پیدا کند نامش تسهیلگری نیست.
نرگس اکرمی: حداقل آدم باش یعنی هشدار، یعنی مراقب باش از چارچوب اخلاقیات خارج نشوی، یعنی اخلاق، صرفا شعار نیست. در عمل باید خود مراقبتی داشته باشیم. خیلی عالی بود مثل همیشه. متن از یک مثال ملموس به یک نتیجه معقول رسیده است. به نظرم خوانندگان خصوصاً آقای براهوئی نژاد و خانم درخشان خیلی خوب شرح داده اند. من از متن و نظرات خیلی استفاده کردم و اتفاقا این روزها به این هشدار خیلی احتیاج داشتم.
میترا البرزی منش: در نظرات شما و دوستان به مسایل مهمی اشاره شده بود که لزومی بر تکرار نیست اما در موضوع مهم اخلاق حرفهای تسهیلگری جامعه محور (متکی به مؤلفههای حکمرانی خوب) باید توجه داشت تسهیلگر هم انسانی است با همه گرههای انسانی، پس بهتر است توقع یک انسان بینقص و کامل را از او نداشته باشیم. اما باید توقع داشته باشیم که نباید هدف پروژه ای که بابت ان تسهیلگری میکند را به جامعه مخاطب خود تحمیل کند که چه بسا اصولا مسالهیابی ان پروژه و اهدافش به نادرستی تعریف شده باشند. پس میتواند با داشتن رویکرد درست تسهیلگری (که دوستان به آنها اشاره کردهاند) با جمعآوری و جمعبندی کامل دانش و تجربه زیسته مخاطبان به تعریف بهتر مساله و اهداف ان نیز بپردازد. در چنین رویکردی است که نگاه از بالا به پایین تغییر جهت می دهد و رویکرد پایین به بالا شکل میگیرد.
مریم لاوی: فکر میکنم اخلاق در هر حوزهای مهم هست. گرچه این روزها سکه رایج جامعه نیست و دقیقن از یک دورهای نشت بیاخلاقی از بالا به لایههای اجتماعی با سرعت بیشتری شروع شد اما سرچشمهاش فقط سیاست نبود. انگار که آدمها در شرایط اقتصادی نابهنجار نخستین چیزی که به کنار میگذارند اخلاق باشد اما در همین اوضاع نابهنجار بخشی از اجتماع پایبند اخلاق هستند یا با توجه به نسبی بودن اخلاق، آدمها بسته به موقعیت ممکن است رفتار اخلاقمند از خود نشان دهند. گو اینکه در محکمه شخصی، هر کس در مقابل وجدان خودش سطحی از امر اخلاقی را از خود نشان میدهد. اما در حوزه شغل، آنجا که شخص با جمع مواجه است در مقابل فرد، شاید موضوع اهمیت بیشتری داشته باشد. تعهد به جمع شاید نیازمند مراقبت بیشتر در حوزه اخلاق است. شما در نوشتهتان به دو موضوع مهم "اعتماد" و "پاسخگویی" اشاره کردید و به همین دلیل که اخلاقمداری در رفتار باعث ایجاد اعتماد در طرف مقابل میشود و او را در برابر حرفی که میزند، ایدهای که مطرح میکند و عملی که در جامعه مسبب آن است، پاسخگو میکند. همینجا مایلم در مورد آن عبارت ترسناکی که گفتید "پاسخگوی همه انتخابهایش" چیزی بگویم. برای بیان دقیقتر از یک مصداق استفاده میکنم. در یک روستا که پتانسیل گردشگری دارد گروه تسهیلگر ورود میکند و بنا به شناخت و تایید جامعه محلی این پتانسیل به عنوان یک منبع توسعه انتخاب میشود. آموزش جامعه محلی از یک طرف و راهاندازی تاسیسات گردشگری از طرف دیگر شروع میشود. تسهیلگر بنا به وظیفه که تا جایی از فرایند در کنار جامعه است به نقطهای از فرایند میرسد که مثلا دو اقامتگاه در روستا تاسیس میشود و بعد فرایند خروج از روستا کلید میخورد. در نبود گروه تسهیلگری روستاییها بر اساس میل به سودآوری و شاید بصورت تکمحوری اقدام به تاسیس اقامتگاههای دیگری میکنند، شاید حتی در استانداردی پایینتر از قبلیها. شرایط به جایی میرسد که حجم گردشگر از توان و ظرفیت محیطی محل بالاتر میرود و آسیب به طبیعت وارد میشود. الان و در شرایطی که گروه تسهیلگری در محل نیست چقدر مسئولیت متوجه این گروه است. حرفم این هست که ما بر اساس آموزههای شما در یک برشی از تاریخ یک روستا ورود میکنیم، عمل می کنیم و خروج میکنیم. آیا اتفاقی که بعد ما در روستا میافتد شامل همان عبارت "همه انتخابها" هست؟ همین باعث شده که شخصن نگران مداخلات تسهیلگرانه باشم و البته مطمئنم که راهحلی وجود دارد. سپاس که راهنمایی میکنید.
مهدی عابدی: سعید جان مطالب آموزنده ای در نظرات دوستان وجود دارد خصوصا نظر مارال که میتوان آن را فصلالخطاب نامید، اما آنچه در مورد اخلاق حرفهای در مقوله تسهیلگری به درستی بیان شد و نکات اشاره شده توسط دوستان تماما اشاره به الزامات اخلاقی و حرفهای نقش تسهیلگری است و کمتر در باب ریشه های اخلاق گرایی و التزامات عملی در تکوین اخلاق حرفه ای صحبتی به میان آمد. سه نکته در بحث اخلاق حرفه ای در بحث مداخله گری اجتماعی مانند مدد کاری اجتماعی و بالخص در تسهیلکری قابل تامل است: (1): باور - در هر حرفه ای خصوصا حرفی که در تعامل با جامعه مدنی است، باورمندی به روشها، نتایج و فرآیندها، خود به تنهایی از عوامل اصلی رعایت اخلاق به شمار میآید و خود موجد اخلاق است. وقتی شما به چیزی باور دارید ناخوداگاه نسبت به آن موضعی اخلاقی میگیرید و در حقیقت برایتان ارزشمند میشود، و این ارزشمندی ناشی از باورمندی خود موجد اخلاق در آن حرفه است. (2) فلسفه اخلاق - بر اساس فلسفه اخلاقی هابزین ها که قائل به اصالت نتیجه هستند یا بر اساس فلسفه اخلاق کانتی که قایل به فرایند یا به زبان فلسفی نیت هستند میتواند به درک از اخلاق حرفه ای تاثیر قابل انکاری بگذارد. اگر قائل به اصالت نتیجه باشیم ممکن است بسیاری از رفتار ما ظاهری نه چندان اخلاقی داشته باشد مثلا در یک جلسه تسهیلگری که میدانیم و باور داریم که منتج به نتیجه است عذر شخصی را که در آن اخلالگری میکند را بخواهیم و نگذاریم منفعت جمعی فدای یک فرد گردد و از آن سو اگر قائل به فرآیند و نیت هستیم رفتارمان کاملا اخلاقی می نماید ولی در حقیقت با رعایت و الزامات اخلاقی نتیجه کار تغییر و گاها منتج به نتیجه نکردیم. (3) برآورد متغیرهای محیطی - با یک برآورد ساده میتوان متوجه شد که آیا اصلا رعایت اخلاق حرفه ای در یک بستر (context) بی اخلاقی محلی از اعراب دارد یا نه؟ به طور مثال تسهیلگری در یک گروه ناسازگار خود نوعی بی اخلاقی است ، فرض کنید یک شرکت ساختمانی معظم از شما دعوت میکند برای احداث یک مجتمع عظیم تجاری مسکونی در قلب جنگل یا کرانه ساحل با جامعه محلی جلسات تسهیلگری برگزار کتید این خود نقض غرض است چون اصل موضوع زایل شدن محیط زیست و بی اخلاقی زیست محیطی است. دقیقا رعایت اخلاق در موضوعات بی اخلاقی = بی اخلاقی. در حقیقت مصداق فرمول قدیمی کار درست در مکان نادرست = کار نادرست، که البته نقیض آن یعنی کار نادرست در مکان نادرست = کار درست، کماکان مورد مناقشه اخلاق گرایان است. مانند اینکه با زیر پا گذاشتن اصول تسهیلگری جامعه محلی را در مقابل شرکت ساختمانی بسیج کنیم.
گلشن قاسمی: مطالب شما پویا، شیوا و تاثیر گذار است.ما نقطه ضعفهای خود را به دیگران نسبت میدهیم و مطالبی را به دیگران میگوییم که در واقع باید به خود بگوییم. این همان فرافکنی است که اخلاق حرفهای را زیر سوال میبرد. هنگامی که دیگران را پیشداوری میکنیم، در حقیقت خود را پیشداوری کردهایم. یادمان باشد، آنچه بر زبان میآوریم و انجام میدهیم تصادفی نیست. زندگی را خود ما میآفرینیم و در آن هیچ تصادفی وجود ندارد. پس باید به تمامی مطالبی که در زمان صحبت با دیگران، هنگام قضاوت یا راهنمایی آنها میگوییم به دقت گوش دهیم. در واقع مخاطب اصلی، خود ما هستیم رنجشهای ما از رفتارهای دیگران به دلیل جنبههای حل نشدهای در درون خود ما است، که در بیرون برجسته به نظرمیرسند. به نظرم باید در طول زندکی مدام اخلاق را مرور و تمرین کرد که ملکه ذهن شود. در هر حرفه، رعایت اخلاق ضروری است و تسهیلگری را باید با صبوری و بدون پیشداوری و قضاوت باید جلو برد. ارزش و منزلت و احترام هر شخص در هر جایگاهی که باشیم باید در اولویت قرار گیرد، و اینکه هر برخوردی را برای خود مناسب و پسندیده میبینیم برای طرف مقابل هم ببینیم. و یادمان باشدک ه سپاسگزاری و قدردان بودن یکی از ارکان اصلی اخلاق حرفهای است.
این پست کامل شده است. اینک در حال جمع بندی هستم.