تبادل تجربه در مسیر مدیریت دانش محلی کشاورزی پایدار
کشاورزی پایدار از جمله موضوعاتی است که تسهیلگران در فرایند آن وارد می شوند. هدف این است که گروه هدف یعنی کشاورزان (و البته فقط کشاورزان یک روستا را شامل نمی شود بلکه کشاورزان یک پهنه) متوجه شوند پایداری سرزمین خود شوند و بدانند کشاورزی فقط کسب درآمد از طریق کشت یک محصول نیست بلکه مدیریت آب و خاک هم ضروری است. در عین حال، مصرف کننده محصول هم حق دارد که محصولی را تهیه کند که فارغ از سم و مواد شیمیایی باشد. این کار دشواری است زیرا فقط یک کشاورز درگیر آن نمی تواند بشود بلکه لازم است کشاورزان با هم گروهی فکر کنند، با هم گروهی تحقیق کنند و به تدریج آب و خاک خود را با توجه به پهنه ای که در آن فعالیت می کنند مدیریت کنند و البته لازم است که در باره زنجیره ارزش و تولید محصول خود نیز بیشتر بدانند - اگر در پی آن هستند که درآمد خود را از کشاورزی بالاتر ببرند. برای همین است که برای رسیدن به این کشاورزی پایدار، نیاز به تسهیلگرانی داریم که بتوانند فرایند گفت و شنود و تحقیق و تفکر را در میان گروه کشاورزان مصمم، تسهیل کنند.
اینک قصد نداریم در باره کشاورزی پایدار صحبت کنیم هر چند موضوع مهمی است که لازم است که مؤلفه های آن را خوب بشناسم. آنچه در این پست اهمیت دارد موضوع تبادل تجربه است که می تواند در خدمت مدیریت دانش محلی باشد. وقتی که کشاورزان تجربه های خود را به اشتراک می گذارند، ممکن است بتوانند با عمق بیشتری فرایندهای کشاورزی خود را مورد بررسی قرار دهند.
تبادل تجربه - در ساده ترین شکل آن - این است که تجربه ابتدا مستند گردد (یعنی تجربه را در اختیار داشت) و بعد بتوان آن را ارائه کرد به گونه ای که دیگران قادر باشند ابعاد آن را به خوبی بفهمند. در این حالت، لازم است پیش از جلسه تبادل، تجربه تدوین شده باشد. برای همین پیش از آن که جلسه تبادل تجربه برگزار شود شایسته است شرکت کنندگان - که معمولا از روستاهای متفاوت هستند - برای جلسه آماده شوند. بهترین کاری که تسهیلگر می تواند انجام دهد، این است که پرسش هایی را آماده کند تا شرکت کنندگان تلاش کنند پیش از شروع کارگاه، در باره آن فکر کرده باشند.
دوم اینکه تسهیلگر باید فرایند جلسه تبادل تجربه را پیش از جلسه آماده کند. معین کند چگونه مرحله به مرحله جلسه باید به پیش رود. گاهی جلسه را با بازدید همراه کنیم. بیان تجربه در کنار بازدید، فرصت گرانبهایی است به شرط آن که حتما پس از آن بتوان جلسه را برای بحث و گفتگو برگزار کرد تا شرکت کنندگان یعنی سایر کشاورزان پرسش های خود را مطرح کنند، و پاسخ مناسب دریافت کنند.
اما بگذاریم کمی عمیق تر شویم. در فضای آکادمیک و دانشگاهی، تبادل تجربه به صورت ارائه مقاله صورت می گیرد. یعنی شرکت کنندگان در یک کنفرانس در معرض مقاله های علمی قرار می گیرند که تجربه ها را انتقال می دهد. اما در فضای روستایی نمی شود چنین کرد. مقاله ای وجود ندارد اما تجربه از قبل مشخص شده است. پرسش ها حتما مؤثر هستند.
پیشنهادهای زیر شاید کمک کننده باشد :
یک. حتما یک کمک تسهیلگر در جلسه لازم است که در کنار وایت برد یا کاغذ سفید بزرگ که روی دیوار نصب شده است بایستد و به تدریج بتوانند مؤلفه های تجربه ای را که ارائه می شود بنویسد. بهتر است که از تکنیک نقشه ذهنی استفاده شود تا به تدریج یک شکل ترسیم شود. لازم است که کمک تسهیلگر به خوبی در باره آن تجربه بداند.
دو. هر جا که لازم است از پرسش های هدایت گر استفاده کنید. این پرسش ها کمک می کند تا شرکت کنندگان در باره ابعاد تجربه بیشتر فکر کنند و شاید هم بتوانند پرسش های تازه تری مطرح کنند و ذهنشان متمرکز ابعاد تازه ای از آن تجربه شود.
سه. چالش هایی که در مسیر تجربه وجود داشته اند، می تواند ارزشمند باشند و شاید یکی از نکته هایی باشد که باید روی آنها تأکید ورزید. تسهیلگران باید متوجه این چالش ها باشند و اینکه چگونه این چالش ها رفع شده اند. بخشی از جلسه باید متمرکز بر این چالش ها باشد.
چهار. درس های آموخته می تواند بخش دیگری از جلسه تبادل تجربه باشد. پیش از این در همین وب لاگ در باره درس های آموخته نوشته ام.
پنج. باید بتوان نکات مشترک را در تجربه ها پیدا کرد. شاید لازم باشد که یک گروه کاری برای یافتن این نکات مشترک شکل داد. مأموریت آنها این است که تجربه ها را با دقت مرور کنند و نکته های مشترک را بیابند.