تسهیلگری گروه های خاص
وقتی که در باره تسهیلگری در گروه های خاص صحبت می کنیم، ملاحظات کار تسهیلگر بیشتر می شود. تصور کنید که می خواهید که در گروه کودکانی تسهیلگری کنید که برای مثال از یک آسیب جسمی رنج می برند، در این صورت باید دقت کنیم که ملاحظات بسیاری است که باید در نظر داشته باشید.
نکته نخست. پیش از هر کاری، باید به این پرسش پاسخ دهید که گروه هدف شما، آیا می توانند با هم و در کنار هم باشند. ممکن است که گروه مخاطب شما افرادی باشند که از افسردگی رنج می برند، و اصلا نتوانند در یک جلسه گروهی در کنار سایر افراد افسرده باشند، یا اگر باشند ممکن است ترجیح دهند که ساکت بمانند. در این صورت یکی از دغدغه های تسهیلگر این است که آیا آنان می توانند گروهی در کنار هم باشند یا نه. اگر نشد که گروهی کنار هم باشند در این صورت، دیگر از روش های تسهیلگری استفاده نمی کنیم. شاید لازم باشد یا ممکن است مشاور، در ارتباط شخصی خود با اعضای هدف، از تکنیک های تسهیلگری استفاده کند ولی مسیر، مسیر جمعی و گروهی (آن طور که در تسهیلگری لازم است) نیست.
در اینجا لازم است که در باره گروه های خانوادگی، گروه های همتا و همین طور در باره گروه های ترکیبی توضیحاتی دهم. یعنی ممکن است که گروه خاص ما به واسطه ویژگی هایی که دارد، ما را به این سمت هدایت کند که مثلا یک گروه خانوادگی شکل دهیم. این تجربه واقعی من در کار با افراد کم توان در روستاهاست (معلولان روستایی). می توان چنین گروه هایی را در روستاها شکل داد. مثلا یک فرد کم توان در کنار برادرش و پدرش با فرد کم توان دیگری از همسایگی در کنار مادرش و برادرش می توانند یک گروه را شکل دهند. یا حتی گروه خانوادگی گسترده تری را شکل داد. این گروه هم حمایت را فراهم می آورد و هم توان دوچندانی برای تمرکز روی کاری که می خواهند انجام دهند خواهند داشت.
در مورد گروه همتا هم این توضیح لازم است که اعضای گروه همتا مشخصه مشترکی دارند که آنان را "همتا" می کند. مثلا گروه کسانی که یک بار خودکشی کرده اند و زنده مانده اند، و حالا می خواهند به هم کمک کنند. ممکن است یکی از اعضای گروه نقش تسهیلگر را در این گروه ایفا کند و یا حتی تسهیلگر عضو گروه نباشد و تنها برای تسهیل کار گروهی در میانشان باشد. در گروه همتا، بهتر آن است که یکی از اعضای گروه خودش تسهیلگر باشد. ممکن است یک گروه خاص، گروه همتا شوند.
نکته دوم این است که وقتی تسهیلگری با گروهی از کودکانی رخ می دهد که نیازهای خاص دارند، در این صورت حتما باید فرد حرفه ای که ویژگی های این گروه از کودکان را خوب می شناسد حضور داشته باشد. تسهیلگر می تواند از چنین کارشناسی دعوت کند که در جلسات حضور داشته باشد. طبیعی است که با اطلاعات عمومی ممکن است تسهیلگر دچار خطا شود، به ویژه در زمانی که گروه هدف دارای اختلالات خاصی باشند.
نکته سوم در باره محیطی است که این گروه در آنجا گرد هم می آیند. این مؤلفه تأثیرگذاری است. در کار با افراد کم توان این موضوع بسیار جدی است یعنی محیط جمع شدن باید برای امکان دسترسی آماده سازی شده باشد. در کار با کودکان، محیط باید حتما حس امنیت ایجاد کند. اگر حتی در منزل دور هم جمع می شوند، باید دقت کنیم. مسئولیت جمع شدن این افراد باید در نظر گرفته شود.
نکته چهارم در باره این است که برای چه دور هم جمع شده ایم: برای اینکه محتوای آموزش منتقل شود یا موضوعی بررسی شود یا اصولا جلسه برای موضوع آن باز است و مطابق با نیاز شرکت کنندگان خواهد بود. اینکه کدامیک از این سه حالت خواهد بود، روی فرایند جلسه اثر خود را می گذارد. تسهیلگر باید بتواند به فرایند چنین جلسه ای اشراف داشته باشد.
نکته پنجم مربوط به نشانه های کلامی و غیرکلامی است که شایسته است تسهیلگر به آنها دقت کند. گاهی شاید لازم باشد که تسهیلگر نشانه های غیرکلامی را به کلام تبدیل کند. برای همین خوب است که تسهیلگر پیوسته به همه بنگرد. گاهی در حین صحبت با شرایطی روبرو می شویم که بر شرکت کنندگان فشار روانی وارد می سازد. باید دقت داشته باشیم که ادامه آن فایده دارد یا خیر و گاهی هم ادامه چنین شرایطی، به شرکت کنندگان لطمه می زند. در این صورت بهتر است که متوقف شود. گاهی هم لازم است که احساسات افراد که ممکن است خودشان بیان نکنند، بیان شوند. مثلا هر بار که مسئله خاصی طرح می شود، اخم های اکبر در هم فرو می رود و تسهیلگر لازم است که مطرح کند که آیا اکبر جان از بیان این موضوع در جمع ناراحت می شوی؟ و ممکن است اکبر با تکان دادن سر تأیید کند. در این صورت ممکن است که تسهیلگر بخواهد که از ادامه صحبت در باره آن مسئله خاص پرهیز شود.
نکته ششم در باره کمک تسهیلگر است. کمک تسهیلگر باید بداند که چه وظیفه ای بر عهده دارد. در چنین جلساتی ممکن است که وظایف کمک تسهیلگر بیشتر باشد. لازم است که از قبل بداند و اینکه چطور باید به فرایند جلسه کمک کند.
نکات مهم دیگری ممکن است در باره شروع جلسه و پایان دادن به آن مطرح باشد که آن را برای فرصت دیگری می گذاریم.